یوسف یوسف ، تا این لحظه: 10 سال و 25 روز سن داره

پسر بهار

یوسف فاطمه

  سلام نفس مامان نمیدونی چقدر خوشحالم که بالاخره شناسنامه ات صادر شد. مبارکت باشه عزیزم. بالاخره بعد از یه مدت طولانی اسم گل پسرم تصویب شد و پسرم به نام مبارک یوسف نامگذاری شد. خیلی خیلی خوشحالم و از صمیم قلب بهت تبریک میگم. ایشالا که نامدار باشی گل پسرم. ایشالا که آوازه ی نام نیکت در جهان طنین انداز باشه. ایشالا که مامان و بابا رو سرافراز کنی. دعا میکنم که اونقدر آدم خوب و سر شناس و دست به خیری باشی که تا هزاران هزار سال اسمت سر زبونا بچرخه.و کلی آرزوهای خوب دیگه که همه رو همراه هزاران هزار بوس تقدیمت میکنم. حالا اینکه چی شد که اسمت یوسف شد خوب معلومه مامان این اسم رو دوست داشت. بابا...
30 ارديبهشت 1393

نفس مامان چهل روزه شد

                       سلام نفسم سلام زندگیم چهل روزه شدنت مبارک میوه ی دلم ایشالا که چهل سالگیت رو با هم جشن بگیریم چشم و چراغم. وای خدای من!!!! وقتی پسرم 40 ساله بشه من 68 سالمه. خدایا شکرت. میدونی چرا گفتم خدایا شکرت؟؟ آخه اونوقتا که شما رو نداشتم دوست داشتم فقط 60 سال زندگی کنم. از عمر زیاد و پیری بدم میومد. ولی حالا با وجود نوگلی مثل شما دوست دارم 100 ساله بشم. خوب از مامان بگذریم و برسیم به پسر مامان. بله شما چهل روزه شدی گلم. از وقتی که به دنیا اومدی همه میگفتن همه چیزت تا چه...
30 ارديبهشت 1393

قالب جدید وبلاگ

سلام پسر نازنین سلام فرشته ی روی زمین قالب جدید وبلاگت مبارک عزیز دلم این قالب هدیه ی دایی محسنه . دستش درد نکنه. خدا خیرش بده. ما هم براش دعا میکنیم که ایشالا کنکور رو با موفقیت پشت سر بذاره و در تمام مراحل زندگیش موفق باشه. دایی محسن خیلی مهربونه. مثل گل پسر مامانه. پسر من هم خیلی مهربونه. خیلی هم مامان و باباش رو دوست داره. مگه نه پسرم ؟؟؟؟؟؟   ...
13 ارديبهشت 1393

20 روزگیت مبارک

سلام نوگل باغ زندگیم سلام غنچه ی خندانم ۲۰ روزگیت مبارک عسلم. الهی که قربونت بره مامانت. ایشالا ۲۰ سالگیت رو بهت تبریک بگم نفس مامانی. وای که دلم ضعف رفت واسه ۲۰ سالگیت. اینقدر دوست دارم ببینم چه شکلی میشی. یه جوون رعنا و خوشکل و خوش تی‍پ. ایشالا که خدا این توفیق رو بهم بده که تا 20 سالگیت کنارت باشم و زیر سایه ی بابای مهربونت و در پناه امام زمان قد کشیدنت رو ببینم. الان که 20 روزت شده ماشالا ماشالا خیلی ماه شدی. خیلی بیشتر از سنت به نظر میای. تمام حرکاتت مثل یه بچه ی یک ماهه و یا شاید هم بیشتره. مثلا" با چشمت حرکت چیزا رو دنبال میکنی. منو میشناسی و بهم زل میزنی. از هر طرف که صدات کنم برمیگردی و نگام می...
11 ارديبهشت 1393

بقیه ی عکسای عشق مامان

سلام گل پسرم مثل اینکه شما امروز تصمیم گرفتی به مامان کمک کنی تا تلافی این چند روزی رو که فرصت نکرده واست مطلب بنویسه در بیاره.. ممنونم نفسم. اینا هم یه سری دیگه عکسن که واسه وبلاگت آماده کرده بودم. به این امید که با دیدنشون لبخند رضایت روی لبای نازت بشینه: ادامه ی مطلب لطفا" : اولین عکس سبد گلیه که بابایی واسه مامان توی بیمارستان آورد: این عکس هم مربوط میشه به اولین کوتاهی ناخن شما. اینجا شما دو روزت بود. آخه میدونی وقتی به دنیا اومدی ناخنات خیلی بلند بود . دایی میثم هم یه سکه گذاشت توی دستات و ناخنات رو گرفت: اینم عکس عشق مامان توی بغل نفس خاله امیر حسینه. خیلی دوستت داره. منم هر دوتون رو خیلی دوست داروم: اینم عکس ...
8 ارديبهشت 1393

پسر مامان 18 روزه شد.

سلام همه ی زندگی مامان سلام گل پسرم سلام تاج سرم الهی که من فدات شم. شما امروز رسما" 18 روزت تموم شد و وارد 19 روزگی شدی. باید  مامان رو واقعا ببخشی که این چند روز فرصت نکردم واست مطلب بنویسم. همه  میگن چرا عکسای گل پسر رو نمیذاری که ببینیم. آخه میدونی بعضی وقتا اینقدر محو تماشای زیباییهات میشم. اینقدر شیفته ی نگات میشم که دلم نمیخواد هیچوقت چشم ازت بردارم. ترجیح میدم وقتم رو بیشتر با خودت بگذرونم تا با اینترنت. قربون خدا جونم برم که اینهمه هنرمنده. هر قدر هم که شکرش رو بجا بیارم بازم کمه. ولی خوب .نوشتن وبلاگ هم مسئولیتی بود که خودم خواستم انجامش بدم پس اگه کم و کسری بود به بزرگواری خودت ببخش. بالاخره توی این چند روز...
8 ارديبهشت 1393

اندر حکایات زایمان

سلام پسر مامانی قربونت برم گل پسرم.  چقدر خوبه الان که مثل یه فرشته  تو بغلمی.  خیلیا میگفتن بچه تو شکم باشه بهتره تا تو بغل باشه ولی من با قاطعیت میگم بچه تو بغل باشه خیلی خیلی خیلی بهتره. الهی مامان فدات بشه. اینقدر خوشکل میخوابی که دوست دارم فقط بشینم و نگات کنم. اینقدر همه چیز خوبه که همه ی دردای زایمان رو فراموش کردم . وای راستی من میخواستم تو این پست راجع به زایمانم بنویسم . چیکار کنم هوش و حواس رو از سرم بردی دیگه.... آره گل پسرم جونم واست بگه که شما که 17 فروردین به دنیا نیومدی . منم هجدهم رفتم پیش خانم دکتر . اونم گفت تا 21 اگه به دنیا نیومد برو بیمارستان. شما هم که حسابی جا خوش کرده بودی و تا 21 به ...
2 ارديبهشت 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسر بهار می باشد